اختصاصی تابناک با علی دایی در سالروز ۸ آذر: بهترین کار ممکن پاسی بود که به خداداد دادم/ تفاوت تیم ۹۸ با تیم ملی فعلی در عشق به مردم جای علاقه به پول است/ هم فوتبالی و هم در محبوبیت از تیم کنونی سرتر بودیم/ برای صعود به جامجهانی و شکست آمریکا هیچ پاداشی
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۹۱۰۳۷
۲۶ سال پیش در چنین روزی، ۸ آذر ۱۳۷۶ فضای عجیبی در جامعه جوان ایران حاکم بود؛ چه در داخل کشور، چه در خارج و چه بر ایرانیانی که موفق شده بودند به ورزشگاه کریکت ملبورن راه پیدا کنند.
آیا در این جو وحشتناک، که اهالی سرزمین کانگورو به راه انداخته بودند، میشد خط پایانی بر حسرت بیست ساله حضور فوتبال ایران در جامجهانی کشید؟ واقعیت این است که کسی در رویایش هم نمیدید، به خصوص با نمایش نیمه نخست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما در پایان یک ماراتون نفسگیر، علی دایی و همتیمیهایش موفق شدند با برداشتن ماسک ترس و استرس مقابل چشمان حیرت زده میزبان، در دراماتیکترین مسابقه تاریخ فوتبال ملی ایران معجزهای را رقم بزنند که کمتر کسی آن را پیشبینی میکرد و تا تاریخ بشر پابرجاست، جاودانه شد.
سوژه اصلی ما برای مجاب کردن شهریار فوتبال ایران به صحبت در حالی که ۱۶۷۳ روز از دوریاش از فوتبال میگذرد، این بازی تاریخی بود و البته در ادامه به لطف صبر و حوصله شماره ۱۰ ابدی فوتبال ایران وارد بحث پیرامون دیگر موارد روز جذابترینهای ورزش جهان هم شدیم.
پیش از شروع این گفتوگو، ویدئویی را به اتفاق بازبینی کردیم از پاس گل طلایی علی دایی از میان چهار مدافع استرالیایی که به خداداد عزیزی رسید و مهاجم گریزپای فوتبال ایران را به لقب غزال تیزپای فوتبال ایران مفتخر کرد.
تعداد بازدید : 88 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
مصاحبه: صالح محمدرحیمی
سردبیر ورزشی: مجید کوهستانی
تری ونبلز، سرمربی بریتانیایی تیمملی استرالیا در دیدار ۸ آذر ۱۳۷۶ برابر ایران درگذشت. ایشان درباره پاس گلی که به خداداد عزیزی دادید گفته بود که تا آخر عمرم آن پاس هوشمندانه را فراموش نخواهم کرد؟
از شنیدن خبر درگذشت آقای ونبلز متأثر شدم. بازی و روز عجیبی در فوتبال ملی ایران بود. ایشان مربی بزرگی بود و به بنده لطف داشتند که چنین نظری دادند. بازی ما برابر استرالیا در ملبورن یک بازی خاص بود که هیچگاه از یاد و خاطر فوتبالدوستان ایرانی و ایرانیان پاک نخواهد شد. آن پاس تنها و بهترین کاری بود که در آن لحظه میتوانستم انجام بدهم. خوشحالم که خداداد هم به بهترین نحو ممکن از آن فرصت استفاده و دروازه مارک بوسنیچ را باز کرد.
پاس طلایی خاصی بود که شاید از عهده بهترین پاسورها هم برنمیآمد در آن صحنه چنین کاری بکنند؟
یک آن خداداد را دیدم. فرصت زیادی برای تصمیمگیری نداشتم. توپ از کریم باقری به من رسید و وقتی چرخیدم، خداداد را در حال فرار دیدم و خدا را شکر بهترین مسیر را تشخیص و پاس را ارسال کردم.
سه بازیکنی که در شکلگیری و به ثمر رسیدن آن گل حساس نقش داشتند، در تیم منتخب آسیا هم حضور پیدا کردند. کریم باقری، علی دایی و خداداد عزیزی؟
خب من و خداداد که به خاطر سالها بازی در کنار هم شناخت خیلی خوبی از حرکات بدون توپ و پا به توپ هم داشتیم. پاسهای ما بعضا چشم بسته بود. با کریم هم که سالها در پرسپولیس و تیمملی با هم بازی کرده بودیم. شما مروری بر گلهای ملی من بکنید، خیلی از پاس گلها را خداداد به من داده بود.
بله، و موفق شدید پس از ۲۰ سال فوتبال ملی را به آوردگاه جامجهانی برسانید؟
خدا به ما لطف داشت.خدا دوست داشت مردم ما خندان شوند و به این بهانه جشن بگیرند. به نظر من آن بازی یکی از سختترین بازیهایی بود که تیمملی ایران در تمام ادوار پیشِ روی داشت. فوتبال یک ورزش گروهی است و برای نتیجه گرفتن همه باید به هم کمک کنند.آن روز نفرات تیمملی خیلی تلاش کردند و از جان مایه گذاشتند. بازی که آن روز خاص انجام دادیم، انگار نمیخواست تمام شود. وقتی مرحوم ساندروپل سوت پایان بازی را زد، نفسی به راحتی کشیدیم.
از آن روز و فضای سنگین و سخت ورزشگاه کریکت ملبورن پس از گذشت ۲۶ سال چه خاطراتی به یاد دارید؟
شرایط خیلی سختی بود؛ در حدی که در دوران فوتبالم کمتر شاهدش بودم. ما دو بر صفر در خانه حریف و آن جو وحشتناک سکوها عقب افتاده بودیم. بچههای تیمملی همه سنگتمام گذاشتند. از احمدرضا عابدزاده و حرکات روحیهبخشش تا دیگر نفرات، همگی هرچه در توان داشتیم در زمین مسابقه گذاشتیم. خدا هم پاداش غیرت و جنگندگی ما را داد که موفق شدیم بازی را با تساوی به پایان برسانیم و پس از جامجهانی ۱۹۷۸ آرژانتین و بعد از بیست سال به این رقابتها راه پیدا کنیم.
حرکت آن جیمی جامپ استرالیایی را هم خیلیها گفتهاند...
من قبول ندارم که باعث تغییر نتیجه شد. وقفهای که آن اتفاق در بازی ایجاد کرد میتوانست به ضرر ما هم تمام شود. بدنها سرد شده بود و حریف هم میتوانست نفسی بکشد و استراحتی بکند. من فکر نمیکنم آن اتفاق قطعا در برگشتن نتیجه به سود ما تأثیرگذار بوده باشد.
دیدار ۸ آذر ۱۳۷۶ ایران برابر استرالیا را میتوان به یادماندنیترین مسابقه ملی فوتبالمان دانست؟
به نظر من این بازی و دیدارمان برابر آمریکا در جامجهانی برای همۀ ما خیلی خاص بود. اما با نظر شما موافقم، بازی برابر استرالیا خیلی خاصتر از بازیمان برابر آمریکا بود و من هم معتقدم بهیادماندنیترین مسابقه تاریخ فوتبال ملی ایران بود. ما به ژاپن باخته بودیم و عبور از سد استرالیا حضورمان در فرانسه ۱۹۹۸ را قطعی میکرد.
در تاریخ ورزش، آن تیم فوتبال به یاد مردم ایران مانده است. آن نسل فوتبال چه داشت که هنوز با حرمت و شکوه از آنها یاد میشود؟
به نظر من نسلی که از آن یاد میکنید، همدلی داشت، رفاقت داشت، بُعد مالی وجود نداشت. شما باور میکنید پس از صعودمان به جامجهانی هیچ چیزی به عنوان پاداش به ما ندادند؟!
اما برای شکست ۶ بر ۲ برابر انگلستان مجوز ورود خودرو لاکچری دادند؟
ما هیچ پاداشی دریافت نکردیم، چون ما برای پول بازی نمیکردیم. ما به عشق مردممان بازی میکردیم و همیشه دوست داشتیم کاری بکنیم که مردممان خوشحال شوند. کسی به خودش و پاداش فکر نمیکرد. از آن تیم ۱۹۹۸ نفراتی هستند که الان حتی در پرداخت اجارهخانهشان مشکل دارند.
واقعا هیچ پاداشی برای آن صعود حماسی نگرفتید؟ گفته میشد هدایای زیادی برایتان جمع شده...
برای آن تیم هیچ موقع هیچ کاری نکردند. خیلی قولها دادند و خیلی قرارها گذاشتند. اما به هیچکدام از آن همه وعده و وعید، جامه عمل نپوشاندند. جو تبلیغاتی راه انداختند اما کسی چیزی ندید.
جالب است که مردم پس از ۲۶ سال متوجه بشوند چه تفاوتی بین دو دوره تاریخ فوتبال ایران بوده. صعود حماسی به جامجهانی ۱۹۹۸ و پیروزی برابر آمریکا در دیدار قرن و صعودی آسان و شکست ۶ بر ۲ برابر انگلستان و یک بر صفر برابر آمریکا...
تفاوت دوره ما و این دوره در این بود که ما به عشق مردم و برای شاد کردن دل مردم بازی میکردیم. ما به عشق ایران و سربلندی نام کشورمان بازی میکردیم.
اگر تیمملی ۱۹۹۸ با شرایط جسمانی آن زمان برابر تیمملی حال حاضر قرار میگرفت، کدام یک پیروز میشد و کدام تیم محبوبتر است؟
فوتبال که قابل پیشبینی نیست. اما به اعتقاد من تیم ۹۸ هم از لحاظ فوتبالی سرتر بود و هم از لحاظ محبوبیت میان مردم بالاتر قرار خواهد گرفت. مردم ما همه چیز را خوب میدانند. همه مسائل را موشکافانه آنالیز میکنند. مطمئن باشید اگر نظرسنجی هم در این خصوص برگزار گردد، مردم آن تیم را از هر لحاظ که فکر کنید از تیم فعلی سرتر میدانند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: غزه فلسطین آلودگی هوا هفته بسیج بیتا فرهی پروانه معصومی ایام فاطمیه تیم ملی فوتبال علی دایی اختصاصی تابناک حماسه ملبورن غزه فلسطین آلودگی هوا هفته بسیج بیتا فرهی پروانه معصومی ایام فاطمیه فوتبال ایران برابر آمریکا فوتبال ملی جام جهانی ملی ایران علی دایی تیم ملی مردم ما آن تیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۹۱۰۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای صعود به جام جهانی با آهنگ صادق بوقی!
به گزارش ورزش سه و به نقل از همشهری، تیم ملی فوتسال افغانستان در جامملتهای آسیا 2024 با هدایت سرمربی ایرانی خود دست بهکار بزرگی زد و توانست برای اولینبار به جامجهانی صعود کند؛ اتفاقی که بازتاب بسیاری در رسانههای ورزشی داشت. مجید مرتضایی، سرمربی تیم ملی فوتسال افغانستان حالا بعد از گذشت چند روز از پایان این مسابقات از حال و هوای مردم افغانستان و تجربه شگفتانگیز آنها میگوید.
مرتضایی، فوقلیسانس مدیریت تربیتبدنی، دارنده مدرک A آسیا، مدرس فیفا و فدراسیون فوتبال است و سابقه مربیگری در تیم فوتسال فرشآرای مشهد در لیگ دستهاول فوتسال کشور و همچنین کمکمربیگری در تیم ابومسلم خراسان را در کارنامه خود دارد. او درباره جزئیات تشکیل تیم ملی فوتسال افغانستان و صعود این تیم به جامجهانی با خبرنگار همشهری گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانیم:
* تجربه حضور در جامملتهای آسیا آن هم با تیمی مثل افغانستان، سخت نبود؟
تقریبا برای تمام بازیکنان و مربیان افغانستان تجربه جدیدی بود به این دلیل که تا آن زمان هیچ تیم ملیای از افغانستان نتوانسته بود به مراحل نهایی در جامملتهای آسیا راه پیدا کند و رسیدن به این جایگاه 10سال طول کشید. البته استرس خیلی زیادی وجود داشت چون محیط برای بازیکنان افغانستان ناشناخته بود.
* مراحل آمادهسازی تیم ملی فوتسال افغانستان چطور بود؟
قبل از شروع جامملتها بازیهای دوستانه زیادی داشتیم. در یک تورنمنت در تایلند شرکت کردیم سپس به میانمار رفتیم و چند بازی تدارکاتی انجام دادیم و بعد از آن نیز چند بازی دوستانه با عربستان، چین و تاجیکستان برگزار کردیم تا درنهایت با آمادگی کامل در مسابقات حاضر شده و نتایج قابلقبولی بگیریم.
* چه اتفاقی افتاد که تصمیم به هدایت تیم ملی فوتسال افغانستان گرفتید. پیشنهاد از کجا بود؟
از 4، 5سال قبل فدراسیون فوتبال افغانستان به این جمعبندی رسیده بود که از یک مربی ایرانی استفاده کند. با توجه به اینکه من در لیگ برتر فعالیت داشتم و چند بازیکن افغانستان در لیگ ایران بودند این پیشنهاد برای من مطرح شد اما آمدن حکومت طالبان در آن زمان در این پروسه یکی دو سال توقف ایجاد کرد تا اینکه کشور افغانستان سر و شکل گرفت و فدراسیون افغانستان کار خود را دوباره شروع کرد و پیشنهاد حضور من در تیم ملی فوتسال افغانستان جدیتر شد و از من خواستند آنجا حضور پیدا کنم. من هم رفتم و قرارداد امضا کردم. فکر میکنم 2سال پیش همین موقعها بود که نخستین حضور افغانستان در مقدماتی جامملتهای آسیا را در قرقیزستان داشتیم اما با توجه به وقت کمی که قبل از این مسابقات داشتیم و اینکه تیم را 20روز بود که تحویل گرفته بودیم بهخاطر تفاضل گل نتوانستیم به مسابقات جامملتها صعود کنیم. در ادامه با همکاری و کارهای زیربنایی که انجام شد، 6ماه برای حضور در مسابقات فرصت داشتیم. در این فرصت لیگ برتر افغانستان را دیدیم، بازیکنانی که در ایران و خارج از ایران بازی میکردند را زیرنظر گرفتیم و در نهایت تیم خوبی برای مسابقات آماده کردیم.
* پس افغانستان هم لیگ فوتسال دارد؟
بله. لیگ برتر افغانستان هر سال در بهمن و اسفند با شرکت 12تیم برگزار میشود. البته 2سال متوقف شده بود و از آن زمان به بعد دوباره راه افتاد.
* ظاهرا لژیونر هم داشتید؟
خیلی از بازیکنان را از لیگ افغانستان انتخاب کردیم و اکثر آنها هم بازیکنانی بودند که قبل از آن در ایران بازی میکردند یعنی از بچههای مهاجر افغانستان استفاده کردیم. غیر از لیگ برتر افغانستان در ایران هم مسابقات مهاجران در مشهد و تهران برگزار میشد که آنها را هم رصد کردیم، بازیکنانی که در سوئد و آلمان بازی میکردند را هم زیرنظر گرفتیم. البته این لژیونرها در دور قبل در تیم حضور داشتند اما بنا به دلایلی در جامملتها در کنار ما نبودند.
* واکنشها در افغانستان به این دستاورد بزرگ چطور بود؟
بینهایت عالی بود و تا آنجا که خبر دارم 47میلیون جمعیت افغانستان خوشحال بودند. در فرودگاه ترکیه هم استقبال خیلی خوبی شد.
* چهرههای مطرح هم واکنش نشان دادند؟
بله. چهرههایی از خارج و داخل افغانستان واکنش نشان دادند. بهعنوان مثال پیام آقای اینفانتینو برای تیم ملی فوتسال افغانستان که خود ایشان هم هیجانزده شده بود که چطور یک تیم ناشناخته در همان نخستین حضورش در جامملتها برای نخستین بار به جامجهانی صعود میکند. رئیسالوزرای افغانستان پیام دادند. در کل مردم افغانستان به این دلیل از صعود تیم ملی فوتسال افغانستان به جامجهانی خیلی خوشحال بودند که در تاریخ کل رشتههای ورزشی افغانستان این اولینبار بود که افغانها بعد از 70سال که در رشتههای ورزشی مختلف فعالیت داشتند در یک رشته تیمی به جامجهانی صعود کردند.
* کلیپی از خوشحالی بازیکنان با آهنگ صادق بوقی در رختکن تیم ملی فوتسال افغانستان در فضای مجازی حسابی ترند شد.
بازیکنان افغانستان این قول را از بدنساز تیم گرفته بودند که اگر تیم به جامجهانی صعود کرد باید این خوشحالی را انجام دهد و در وهله اول بدنساز تیم زیر بار نمیرفت ولی با اصرار بازیکنان افغانستان این کار را انجام داد. فکر میکنم از خود صادق بوقی هم هیجان بیشتری نشان داد و خیلی در این نقش فرورفته بود!
* کمی از خودتان صحبت کنید. همکاری مجید مرتضایی با تیم ملی فوتسال افغانستان ادامه دارد؟
قرارداد من با تیم ملی فوتسال افغانستان تا پایان 2024 بود و قرار شد که اگر تیم به جامجهانی صعود کند مبلغی بهصورت خودکار به قراردادم اضافه شود و این اتفاق هم افتاد.
* بعد از جامملتها پیشنهاد جدید داشتید؟
رفتن با افغانستان به جامجهانی افتخار بزرگی است ولی با توجه به اینکه حضور در جامجهانی برای من خیلی جذاب بوده و مردم این کشور خیلی از این حضور خوشحالند، میخواهم با این تیم در آنجا شگفتیساز شویم. میخواهم این کار را به سرانجام برسانم و پیشنهادها را نپذیرفتم. اما حقیقتا از جاهای مختلف پیشنهاد داشتم، از چند تیم لیگ برتر ایران پیشنهادهایی داشتم که چندبرابر بود و از امارات هم پیشنهاد داشتم که قبول نکردم.
* در پایان چه صحبتی دارید؟
خیلی خوشحالم که خداوند این لطف را به من داشته که به کمک بازیکنان افغانستان توانستم در اوج سختی، در اوج غم و در اوج محنت میلیونها افغان را خوشحال کنم.
* اینطور که معلوم است برای انتخاب بازیکنان حسابی وقت گذاشتهاید؟
بازیکنان تیم ملی افغانستان را از بین نزدیک به 70نفر انتخاب کردیم که حدود 35نفر زیر 20سال و 35نفر بالای 20سال بودند. تقریبا 10ماه پیش اردویی در مشهد برگزار کردیم که از بین اینها حدود 18نفر را برای تیم بزرگسالان انتخاب کردیم. از طرف دیگر مجاورت با ایران هم شانس بزرگ افغانستان بود.
* چرا؟
به این دلیل که ایران مهد فوتسال است و بازی کردن با تیمهای ایرانی خیلی به تیم ملی فوتسال افغانستان کمک کرد. مثلا در همین مشهد 16بازی دوستانه با تیمهای لیگ یک و دو ایران انجام دادیم که بهنظر من خیلی از آن تیمها از تیمهای ملی که با آنها بازی کردیم قویتر بودند. خوبی برگزاری اردو در ایران این است، یعنی شما اگر با یک تیم لیگ استان ایران هم بازی کنید ممکن است از لحاظ قدرت با یکی از تیمهای ملی برابری کند. رونق فوتسال در ایران به پیشرفت فوتسال افغانستان خیلی کمک کرده است.
* افغانستان در مرحله گروهی تیم بسیار خوبی نشان داد اما شاید پیروزی برابر قرقیزستانی که ژاپن و ویتنام را شکست داده بود، خیلی کار بزرگی بود. بهنظر میرسید بازیکنان افغانستان رفتهرفته بهخودباوری رسیده بودند.
دقیقا. 6بازیکن از 14بازیکن افغانستان حتی یک بازی ملی هم نداشتند. مربیان بهتر حرف من را متوجه میشوند. یک بازیکنی که هیچ تجربهای در بازیهای برونمرزی نداشته، وقتی بتواند عملکرد قابلتوجهی در این سطح از بازیها داشته باشد خیلی اتفاق خوبی رخ داده است.
* حقیقتا فکر میکردید تیم ملی فوتسال افغانستان به جامجهانی صعود کند؟
از زمانی که شروع کردیم به بچهها گفتم هدف ما جامجهانی است و باید برای این هدف تلاش کنیم اما واقعیت را بگویم آن روزی که قرقیزستان را بردیم و به جامجهانی صعود کردیم برای خود من قابل باور نبود و به بازیکنان میگفتم باور میکنید به جامجهانی رفتیم!